خاطره 22
#هر_پگاه_یک_پیام 22
آتش را خاموش کردند و چهار پیکر را با کمک نیروهایش از ماشین نیمسوخته بیرون آوردند. عباس متوجه شد که ماشین دیگری در تیررس دشمن است و هر لحظه امکان دارد که موشک دوم، دومین ماشین را هم نشانه بگیرد. کسی جرأت نمیکرد به ماشین نزدیک شود. دشمن از دور منطقه را دیدهبانی میکرد. همه منتظر بودند تا ببینند چه کسی شهامت آن را دارد که پا جلو بگذارد. هنوز عرق خاموش کردن آتش ماشین اول بر پیشانی عباس خشک نشده بود که برای خارج کردن ماشین دوم از تیررس دشمن پیشقدم شد. یکی از نیروهای عباس وقتی شجاعت او را دید خودش به سمت ماشین رفت و آن را از تیررس دشمن خارج کرد.
نقل از :
حسین جوینده-همرزم شهید
کانال جوان مومن انقلابی
- ۰ نظر
- ۰۷ مرداد ۹۷ ، ۱۱:۱۰